متاسفانه یکی از معضلاتی که ما در جامعه با آن روبرو هستیم اینه که تا یک توصیه ای به یک نفر می کنی میگه : مگه خودت عمل کردی!!!
بله، من هم قبول دارم که انسان باید ابتدا خودش به فضائل اخلاقی و امور پسندیده ای که توصیه می کند ، عمل کند و از امور ناپسندی که نهی می کند، بپرهیزد و بعد توصیه کند اما وااااقعا اگر هرکس بخواهد بنشیند و به هییییچ خوبی ای که ندارد توصیه نکند و از هررررر بدی که دارد نهی نکند که دیگر…….اصلا هیچ کس نباید امر به معروف و نهی از منکر کند. شاید شرایط من الان با شما فرق می کند. شما سخن درست را بگیر و عمل کن .شاید الان وظیفه من درس خواندن است اما وظیفه شما کمک به والدین بیمار خود است. پس توصیه به کمک و احترام به والدین را من می توانم به شما بگویم هرچند موقعیت خودم اینگونه نباشد.شاید من آن اراده قوی شما را نداشته باشم و ….به هرحال اینها و به خصوص عمل نکردن خود من، دلیل نمی شود که به شما توصیه نکنم یا شما نخواهی(نه اینکه نتوانی) انجام بدهی!
اما…
به هرحال آنچه مسلم است این است که اگر انسان به آنچه توصیه می کند خودش قبل از همه عمل کرده باشد واقعا کار پسندیده ای است.(البته در امور خیر، نه گناه)
اکنون ، به شما عزیزان توصیه می کنم در امر ازدواج ساااااده بگیرید.شاید بهتر باشد این توصیه را از زبان شخصی بشنوید که خودش عامِل است….
امروز با یه کلیپ در خدمتتون هستیم تا ببینید هم دختر اینجوری و با این نگاه و خانواده پیدا میشه و هم پسر با این ویژگی ها! فقط کافیه یکم بگردین و با شجاعت قدم اول رو بردارین البته منظورم وسواس در انتخاب نیست!
من زندگیمو خیلی ساده شروع کردم مهریه ام حفظ قرآن و ۱۴ سکه بود و رهبر عزیزم عقدمون خوندن.
تصمیم داشتم مثل زندگی امیرالمومنین و حضرت زهرا علیها السلام زندگی کنم و حرف و حدیث بقیه برام مهم نبود.
میخواستم الگو باشم برای جوونای فامیل، میدونستم همه بهم نگاه میکنن و چون پدرم پولدار بود، مطمئن بودم جوونای فامیل میخوان بهم نگاه کنن.
خلاصه بله برون ساده با بزرگترا و عقد موقت در حرم امام رضا علیه السلام و عقد دائم توسط رهبر عزیزم.
خرید بازار که رفتم ی حلقه خریدم که انقدر ساده بود مامانم گفتن من خجالت میکشم حلقه ات اینه، منم گفتم مامان جان الگوی من کیه؟حضرت زهرا، چطور انقدر ساده بودن و سر مهریه هم همین چیزا رو گفتم تا راضی شدن.
به جای جشن عقد و مراسم تجمل گفتم میخوام تو حرم امام رضا علیه السلام باشم.
به جای خرید آینه و شمعدان، گفتم برای من کتابخونه بخرین و مهریه عقد موقتم چندین جلد کتاب منتخب میزان الحکمه بود که تو دوران عقد احادیث مربوط به ازدواج و حقوق زن و مرد خوندیم و به تمام دوستانمون هم دادیم تا بخوونن.
با آقامون به توافق رسیدیم که ایشون ی جهزیه بسیار ساده و ایرانی در حد وسعشون تهیه کنن و منم مهریه رو کم بگیرم و این باعث شد همه با تعجب زیادی به زندگیم توجه کردن.
مراسم جهاز برون و پاتختی نگرفتیم چون معتقد بودم خیلی کار بیهوده ای هست.
آخرین نظرات